
داستان یوسف پیامبر و زلیخا، یکی از جذابترین روایتهای مشترک در ادیان ابراهیمی است؛ اما در قرآن کریم و تورات، نام زلیخا حتی یک بار هم برده نمیشود و سرنوشت او پس از ماجرای وسوسه و زندانی شدن یوسف، در ابهام باقی میماند. هیچ آیه یا سطری از متون اصلی دینی، از مرگ او یا جایی که به خاک سپرده شده، سخن نمیگوید. با این حال، وقتی به منابع تفسیری و تاریخی اسلامی روی میآوریم، تصویری کاملاً متفاوت شکل میگیرد.
به گزارش فرارو، ثعلبی، عالم بزرگ قرن پنجم هجری، در کتاب «قصص الأنبیاء» روایت میکند که زلیخا پس از مرگ همسرش – عزیز مصر – ثروت و زیباییاش را از دست داد، نابینا شد و در فقر مطلق به سر برد. اما این پایان ماجرا نبود؛ او توبه کرد، به خدای یوسف ایمان آورد و در نهایت، با آزادی یوسف از زندان و رسیدن او به مقام وزارت، به همسری یوسف درآمد. ثعلبی مینویسد که زلیخا از یوسف دو فرزند به دنیا آورد و در سنین پیری، آرام و با احترام درگذشت؛ تا جایی که خود یوسف بر پیکر او نماز خواند.
طبری، مورخ و مفسر برجسته قرن سوم، نیز از زبان وهب بن منبه نقل میکند که زلیخا پس از ازدواج با یوسف، زندگی آرامی در مصر داشت و در همان سرزمین درگذشت و به خاک سپرده شد. ابن کثیر، در «البدایة والنهایة»، این روایت را تأیید میکند و مینویسد: «زلیخا پس از اسلام آوردن و ازدواج با یوسف، درگذشت و از او دو فرزند به جا ماند.» او نیز بر دفن زلیخا در مصر تأکید دارد. حتی کسائی، در روایت خود، جزئیات احساسیتری میافزاید: یوسف شخصاً همسر سابقش را غسل داد، کفن کرد و در خانه خود در مصر به خاک سپرد.
اما در منابع یهودی مانند میدراش یا آثار یوسفوس، و همچنین در تفاسیر مسیحی از اوریگن تا آگوستین قدیس، هیچ اثری از مرگ یا آرامگاه زلیخا نیست. داستان برای آنها با شکست وسوسه و زندانی شدن یوسف پایان مییابد.
درباره آرامگاه، تنها چیزی که منابع معتبر میگویند، «مصر» است؛ بدون آدرس دقیق. ادعاهایی مانند قبر زلیخا در قاهره، سمرقند یا دهلی، صرفاً افسانههای محلی هستند و هیچ سند تاریخی ندارند.
در نهایت، مرگ زلیخا و دفن او در مصر، تنها در سنت تفسیری اسلامی – و نه در متون اصلی دینی – ثبت شده است؛ روایتی که عشق، توبه و بخشش را به تصویر میکشد.